حجاب یک مسئله شخصی نیست، یک مسئله اجتماعی است!

به نقل از روابط عمومی برنامه «چراغ» شبکه ۵، این برنامه در هفته جاری میزبان «مهسا جمشیدی» از بانوان نخبه کشورمان که مقیم امریکا و ژاپن بوده و دارای رتبه تک رقمی در مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری بوده و کارشناسی ارشد حقوق بین الملل را در امریکا گذراندند و سپس به فراخور شرایط تحصیل و زندگی به اتفاق همسرشان در ژاپن زندگی می کنند و در عرصه فضای مجازی هم فعالیت دارند، بود.
جمشیدی با اشاره به تجربه زندگی با چادر در کشور امریکا و ژاپن گفت: من می دیدم که حجاب می تواند برایم خطرناک باشد، چون اتفاقات بسیاری را دیده و شنیده بودم. برای مثال یکی از دوستانم هنگام رانندگی در امریکا، وقتی پشت چراغ قرمز توقف کرده بودند، یک فرد سفید پوست متعصب به او حمله کرده بود و با ضربه چاقو به شیشه ماشین میزده است. تصور می کنم اصل معارضه با حجاب است و فرقی نمی کند که روسری باشد یا چادر. هر چند در امریکا آزادی انتخاب قوانین برای همه وجود دارد ولی بدنه ی جامعه تحت تأثیر رسانه و سیاست های حاکم، رفتار متفاوتی دارد. بنظرم اگر فرد بیماری سر راه زن مسلمان قرار بگیرد دیگر برای او فرقی نمی کند که چادر بر سر دارد یا روسری و یا حتی روسری شل که موها هم بیرون باشد. حجاب او می تواند برایش خطرناک باشد. چرا که نفرت پنهانی که از زن مسلمان دارند به اصل مسلمان بودن و حجاب است نه فقط روسری! لذا به این نتیجه رسیدم که چادرم خطر جدیدی برایم ندارد. یا دوستی داشتم که چادری هم نبود ولی با این وجود وقتی جلوی دانشگاه ایستاده بود یک ماشین قصد داشت به او حمله کند.
وی خاطر نشان کرد: محیطی که فرد در آن زندگی می کند بسیار تأثیر گذار است ولی سرعت تاثیر پذیری و تغییر در افراد متفاوت است؛ در برخی بالاست و در برخی کم است. من نمی توانم در مورد همه ی مردم قضاوت کنم. خانم هایی بودند که ۳۰ -۴۰ سال در امریکا زندگی کرده بودند و بسیار مقید و متدین تر از برخی زنان مسلمان در کشورمان بودند. زمانی که برای اولین بار وارد فرودگاه شیکاگو شدم بر خلاف میلم آمادگی لازم برای برداشتن حجاب چادر داشتم ولی وقتی وارد آنجا شدم دیدم اینقدر تفاوت و تنوع لباس و پوشش ها زیاد بود که اصلا پوشش چادر من به چشم نمی آمد. به عبارتی زنانی از پاکستان و یا دیگر کشورهای مسلمان با لباس های محلی خود بودند و حتی برخی مردان هم سرشان را با کلاه هایی مخصوص پوشانده بودند. ولی در ژاپن وضعیت فرق می کرد. یاد خاطره ای از یکی از اقوام افتادم که می گفتند وقتی به یک مکان توریستی رفته بودیم همه با تعجب نگاه می کردند. من هم فکر کردم گاهی تبرج بد نیست، چه بسا همین روسری که سر من است می تواند تبلیغ دین من باشد. به عبارت دیگر شاید تبرج باشد ولی فریادی است برای تبلیغ حجاب و من همیشه متأسف بودم که برخی از بانوان مسلمان ایرانی حتی در سفر به امارات هم بلافاصله حجاب و یا حتی پوشش چادر را بر می دارند. در جامعه ای که برخی دوست دارند لهجه و پوشش آنها طوری باشد که امریکایی به نظر بیایند من علیرغم ویژگی های ظاهری ام با خودم می گفتم چادر بخشی از هویت من است. اگر یک زن هندوستانی بودم و به لحاظ ظاهری و فیزیک چهره قادر به تغییر هویت خودم نبودم چه کار می کردم؟ لذا چادر را بخشی از هویت وجودی خودم می دانستم.
جمشیدی یادآور شد: با اینکه تنها فرد محجبه در محل تحصیلم بودم رفتارهای اطرافیان متفاوت بود. برخی به صرف مسلمان بودنم ارتباط نمی گرفتند. زمانی که در شیکاگو بودم، روزی در خیابان با همسرم می رفتیم که یک پسر بچه ای بودند که صورتش را برگرداند و اخم کرد تا ما را نبیند. با خودم گفتم اگر اخم آن فرد به قیمت رضایت خداوند باشد برایم مهم است و اخم و ناراحتی مردم برایم مهم نیست. خیلی اوقات خانم ها یا آقایان که مرا با پوشش چادر می دیدند بسیار هیجان زده می شدند. من چادر سنگ دوزی شده می پوشیدم و برخی از خانم ها می آمدند و به چادرم دست می زدند و می گفتند چه زیباست. یا زمانی در آسانسور وارد شدیم چند تا خانم کره ای در مورد چادر من حرف می زدند و می گفتند چقدر قشنگ است. یکبار در رستوران ایرانی بودیم که یک خانواده ای هم آنجا بودند و من زودتر از همسرم آمدم و داخل ماشین نشستم. وقتی همسرم آمد گفت آن خانمها می گفتند اینها دیگر برای چه با این سر و وضعشان به اینجا می آیند. من چون چادر عربی می پوشم، آنها فکر کرده بودند ما عرب هستیم. همیشه با خودم می گفتم: چقدر چادرم را به خاطر خدا سر می کنم؟ از تعریف دیگران چقدر خوشحال می شوم یا چقدر از طعنه های آنها ناراحت میشوم؟ ولی به خودم می گفتم اگر تصمیمت درست است نباید از ناراحتی یا اهانت دیگران ناراحت شوم و یا حتی بالعکس از تعریف آنها خوشحال شوم. یکبار در ایران خانمی می گفت که همسر خوبی دارید که در این مسئله با شما همراه است در غیر اینصورت نمی توانستی ادامه دهی و چادرت را حفظ کنی. درست هم می گفت: حس همسرم تأیید بود و می گفت من به تو افتخار می کنم.
وی تصریح کرد: باید ابتدا مسئله حجاب را حل کرد؛ چون خیلی از معترضین به حجاب گویی حجاب را قبل از اینکه مسئله اعتقادی بدانند یک مسئله فردی و شخصی می دانند. مثل اینکه فردی دلش بخواهد امروز با لباس آبی بیرون برود ولی قانون بگوید امروز اجازه نداری با این رنگ وارد جامعه شوی! بحث حجاب را نیز در همین حد می دانند و ناراحت می شوند. اما واقعیت این است که حجاب یک مسئله شخصی نیست بلکه یک موضوع به شدت اجتماعی است. تصمیمی که هر خانمی می گیرد برای با حجاب بودن یا بی حجاب بودن، تکه هایی از پازل جامعه و فرهنگ را شکل می دهد. لذا نمی توان به حجاب به عنوان مسئله شخصی نگاه کرد و گفت من آزادم یا دلم می خواهد و یا من دلم پاک است و هر طور دوست دارم می توانم لباس بپوشم. لذا از این حیث بسیار نیازمند گفتمان سازی هستیم. چرا که اغلب وقتی از حجاب صحبت می شود، به عنوان امری فردی بوده که انسان را به خدا نزدیکتر می کند و اگر بی حجاب باشی از خداوند دور می شوی، همین! ولی اگر به دختران ما گفته شود که بی حجابی تو کمک به صهیونیست هاست که جوامع اسلامی را از بین می برد، اگر از تأثیر بی حجابی بر جنبه های اجتماعی و سیاسی یک کشور گفته شود، یا از اینکه حجاب چه تأثیری بر مسلمانان دنیا می تواند داشته باشد، صحبت شود، قطعا همه زنان اهمیت و ضرورت آن را درک می کنند.
این کارشناس حقوقی در بخشی از سخنانش اشاره کرد: در لزوم فرهنگسازیِ پوشش و عفاف همین بس که باید این مسئله را نیز از کودکی به فرزندان آموخت. مثل رد شدن از چراغ قرمز. در کنار فرهنگسازی باید قوانینی هم وجود داشته باشد. حجاب یک مسئله ی اجتماعی است و صرفاً فرهنگسازی کافی نیست چه بسا برخی نمی خواهند یا نخواهند از آن فرهنگ تبعیت کنند، اینجاست که قانون باید باشد. در امریکا شاید عرف نپسندد ولی قانون هست. در امریکا در دانشگاه های مختلف متفاوت بود ولی عرف این بود که دانشگاه جای درس خواندن است و آن لباس و پیراهنی که در میهمانی پوشیده می شود، در دانشگاه نباید پوشید. ولی با این وجود اگر آمارهای رسمی را نگاه کنیم می بینیم که اوضاع کنونی غرب به لحاظ اخلاقی بسیار وخیم است و گاهی حتی اوضاع پوشش به گونه ای بود که منِ خانم هم خجالت می کشیدم. از سویی زن ژاپنی نسبت به زن امریکایی بسیار پوشیده تر است. تبلیغات و هجمه هایی که در کشور ما نسبت به حجاب است قابل تامل است و باید دید اگر بحث قانونمندی حجاب در کشور ما برداشته شود، زنان ما شبیه چه کسانی خواهند شد؟

لازم بذکر است برنامه تلویزیونی چراغ در فصل سوم، در روزهای یکشنبه و سه شنبه حوالی ساعت ۲۲ از شبکه ۵ سیما به روی آنتن می رود و هر هفته یک چالش را مورد بحث و گفتگو قرار می دهد و یک نظرسنجی هفتگی برگزار می کند.

@cheragh_tv5 در فضای مجازی دنبال کنید.

برای دیدن برنامه های این هفته میتوانید روی لینک زیر کلیک کنید:
https://www.telewebion.com/program/63845

منبع: روابط عمومی برنامه تلویزیونی چراغ

http://www.reihane.ir/p/16830

برچسب:
اخلاقبرنامه چراغحجابدل پاکعرففرهنگسازیقانون

اشتراک گذاری: 

پست پیشین
دل پاک، تضمین کننده سلامت و امنیت روانی جامعه نیست و باید حریم های اخلاقی هم در کنار آن رعایت شود
پست بعدی
آیا عموم مردان جامعه به نقش خویشتن داری، محافظتی و حمایتی خود در حفظ جامعه ی عفیف به درستی عمل می کنند؟

۱ دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

Enter Captcha Here : *

Reload Image

فهرست